دیانادیانا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

دیانا

سلام عروسکم

1392/8/6 17:02
248 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزدلم .دختر نازنینم بعد از چند ماه وقفه دوباره من اومدم دخترکم بعد از اون اتفاق که برای وبلاگت افتاد دیگه حوصله نوشتن نداشتم ولی الان تصمیم گرفتم بیام و برات بنویسم آخه شیرین کاریات داره شروع میشه و خیلی کارهای قشنگ میکنی که من وبابایی را صدبرابر عاشق خودت میکنی .عزیزتر از جونم این مدت خیلی اتفاقا افتاد که هم شیرین بودن و هم تلخ.از تلخی ها دوست ندارم حرف بزنم از اتفاقات شیرین برات بگم که بزرگترینش عقد خاله بود که تیرماه با آقا احمد زن و شوهر شدن که تو بهش میگی عمو احمد و خیلی هم دوستش داری روزای اول همه میفهمیدن به احمد حسودی میکنی و نمیذاری دست خاله را بگیره ولی بعدش به این وضعیت عادت کردی.

راستی خونمون را هم عوض کردیم و توی این مدت دوبار اسباب کشی کردیم اول رفتیم یه خونه که طبقه دوم بود وپارکینگ نداشت ولی بعد از ٤ ماه دوباره بخاطر نداشتن پارکینگ جابه جا شدیم و یه خونه همکف اجاره کردیم خدارا شکر اینجا جامون عالیه.

اتفاق بعدی خریدن ماشین بود که بابایی برامون ٢٠٦ خرید و دیگه از پیاده روی و ماشین دربست کردن راحت شدیم.

توی شهریور هم عمه فریبا و عمه ژیلا با خونواده اومدن خونمون و یک هفته اینجا موندن روزای خوبی بود و به هممون خوش گذشت.

چندروز پیش هم با بابایی رفتیم رامهرمز خونه مادربزرگ و پدربزرگ و به همه عمه ها هم سرزدیم و خبر خوشی که شنیدیم این بود که جواب نمونه برداری عمه خوب دراومده و خدارا شکر دیگه خبری از اون مریضی بد نیست.

دیگه الان چیزی به نظرم نمیرسه اگه یادم افتاد برات مینویسم.

از خودت بگم که چقدر شیرین زبون شدی و چقدر خواستنی،دیگه تمام وقت من توی خونه با تو میگذره و روزی هزاربار خدارا شکر میکنم که دختری به این خوبی بهم داده.دیگه بیشتر کلمات را بلدی و تقریبا میتونی حرف بزنی .

بعضی از کلمات را هم خیلی بامزه میگی که همه ازت میخوان دوباره تکرار کنی و بخندن یکی از اون کلمه ها اسم بابابزرگه که به جای اینکه بگی قدرت میگی بابا اردت ، یه کلمه هم وقتی عصبانی میشی میگی که نمیدونم معنیش چِی میشه و اونم -یاماله -خدامیدونه یعنی چی

خوب دخترم الان باید برم دیگه قول میدم هروقت بیکارشدم برات بنویسم .

دوستت دارم به اندازه دنیاقلب

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهسا
9 آبان 92 9:08
وای عزیزم چه دخمل نازی... اتفاقی سر زدم اما از وبلاگتون خوشم اومد بنظرم همه خاطراتشا ثبت کنید برای آیندش خوبه...شادباشید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دیانا می باشد