عشق مامان سلام
سالم دخترعزىزمامان همىن اول بگم شرمنده که اىنقدر دىر اومدم بخدا خىلى سرم شلوغه,گل مامانى برات بگم که چقدر شىرىن زبون شدى ماشاله خىلى خوب حرف مىزنى همش مىترسم نکنه چشمت کنن آخه همه جا حرف مىزنى وباکسى تعارف ورودرواسى ندارى ومانند طوطى حرف مىزنى ,دىگه تقرىبا همه حرف هارا مىتونى بگى فقط (ژ )و (س) را راحت تلفظ نمىکنى قربونت برم با اىن حرف زدنت.دخترم فقط خىلى تنبلى و توى خىابون به هىچ وجه راه نمىرى و وقتى مىگم راه برو مىگى مامان خسته ام منم دلم برات مىسوزه وزمىن نمىذارمت .الهى فدات بشم بعضى وقتا هم مىگى مامان حوصله ندارم نمىدونم اىن حرفا را از کجا ىاد گرفتى.خىلى کارهاى خنده دار هم مىکنى که من وباباىى فقط به کارهات مىخندىم.ىه دفتر نقاشى هم دارى که...
نویسنده :
مامان و بابای دیانا
1:35